زنده رود، مرده از بيداد زندگان

نويسنده:مسعود برهاني (1)




هزاران سال است که زاينده رود در دشت هاي اصفهان جاريست و به برکت حضور آن، زندگي در اين بخش از زمين جريان دارد. تقدير خداوند وجود و حضور اين سرچشمه ي خير و برکت را رقم زده و مام طبيعت هيچ گاه به نعمات فراوان آن در شهر و ديار اصفهان حسد نبرده است، ليکن اصفهاني که به لطف و صفاي وجود اين رود آرام، تحسين همه بيگانگان را برانگيخته است، چرا بايد قرباني اشتباهات برنامه ريزان گردد و زنده رود آن پس از هزاران سال زندگي، اکنون به مرده رود بدل گردد؟ اين نوشته در واقع گريزي است بر کم لطفي هايي که به مردم اين شهر و ديار روا داشته شده و سعي در تحليل وضع موجود نموده است و البته قضاوت با خوانندگان محترم است. باشد که با همت همه ي دلسوزان کشور بلاي خانمان سوز خشکي از زنده رود زيبا رخت بربندد.

تاريخ سخن مي گويد

مانند هر رودخانه ي ديگر در هر جاي ديگر جهان، از گذشته هاي بسيار دور، آب اين رود بر اساس جريان طبيعي خود در دشت هاي پايين دست مورد استفاده قرار مي گرفته است. اين دشت ها اکنون به دليل مرزبندي هاي سياسي از سراب جدا شده و 90 درصد آن در استان اصفهان قرار گرفته است.
ابن رسته در کتاب خود «اعلاق النفسيه» نام گذاري اين رودخانه را از اردشير بابکان مي داند و تقسيم بندي آن را مطابق صورتي مي داند که در آن زمان تنظيم گرديده، به نحوي که براي هر يک از روستاهاي طول مسير تا رويدشت سهم معيني در نظر گرفته شده بود. بر اساس اين مدرک، تقسيم بندي و تنظيم حق آبه هاي رودخانه ي زاينده رود مربوط به اوايل زمان ساسانيان يعني بيش از 1700 سال پيش است. تقسيم بندي که بعدها به صورت کامل تر در زمان شاه طهماسب صفوي ثبت و تحت عنوان طومار شيخ بهايي موجود است. بر اساس اين طومار آب زاينده رود به 33 سهم تقسيم گرديد و حق آبه هر يک از روستاهاي طول مسير به طور دقيق تعيين گرديد. اين تقسيم بندي بعدها نيز تا به امروز رعايت گرديد و جالب آنکه گذشتگاني که به زعم بعضي از روشنفکران امروزي از درايت تهي بوده اند، در اين تقسيم بندي ها، حق آبه ي تالاب گاوخوني را که ميراث طبيعي جهاني است رعايت مي نموده اند. چيزي که در هياهوي کنوني طرفداري از محيط زيست، سال هاست رعايت نمي گردد.

سهم اصفهان از زاينده رود چه ميزان است؟

از مجموع متوسط حدود 1500 ميليون مترمکعب آب موجود در حوضه ي زاينده رود 800 ميليون مترمکعب طي جريان طبيعي از سرشاخه هاي عمدتاً موجود در استان چهارمحال و بختياري وارد حوزه مي گردد. در سال 1333 تونل اول کوهرنگ با هدف جبران کمبود آب استان اصفهان و با دريافت هزينه از حق آبه داران رودخانه حفر گرديد که به طور متوسط بيش از 300 ميليون مترمکعب به حجم رودخانه افزود. بعدها تونل هاي دوم کوهرنگ و چشمه لنگان نيز به آن اضافه شد که ورودي زاينده رود را به ميزان حدود 370 ميليون مترمکعب افزايش داد.
تمامي اسناد و مدارک تاريخي و قانوني اعم از طومار منتسب به شيخ بهايي با قدمتي 500 ساله و قوانين بعدي که مؤيد اين تقسيم نامه بودند، همچنين اسناد موجود در مورد تقسيم آب تونل اول کوهرنگ نشان مي دهد که حداقل 1100 مترمکعب از اين آب متعلق به مردم شهرها و روستاهاي استان اصفهان است. ولي آيا 1100 ميليون مترمکعب از این آب براي جمعيتي بالغ بر 4 ميليون نفر زياد است؟ و چه ميزان از اين آب صرفاً توسط مردم اصفهان مصرف مي گردد؟
جدول 1 نيازهاي مصرفي در حوضه ي آبخيز زاينده رود را نشان مي دهد. با توجه به اينکه کمتر از دو سال با سال 1390 فاصله داريم، لذا آمار مربوط به اين سال را ملاک قرار مي دهيم.
همان گونه که ملاحظه مي گردد بخش صنعت استان که توليدات آن عمدتاً برق، فولاد و پتروشيمي است و در سراسر کشور (و نه تنها شهر و استان اصفهان) مورد استفاده قرار مي گيرد، به تنهايي حدود 300 ميليون مترمکعب آب زاينده رود را به مصرف مي رساند. از طرفي تالاب بين المللي  گاوخوني به عنوان يک تالاب بين المللي نيازمند عزم ملي جهت بقاست و براي حفظ آن بايد حق آبه اي به ميزان 70 ميليون مترمکعب تأمين گردد. اين ميزان در واقع اختصاص به مردم کل کشور و جهان دارد و مختص مردم اصفهان نيست. در نهايت بين 50 تا 70 ميليون مترمکعب تبخير از سطح درياچه و رودخانه که امري اجتناب ناپذير است و از دسترس بهره برداران خارج مي گردد. وقتي اين مقادير را جمع ببنديم، رقمي نزديک به 450 ميليون مترمکعب را شامل مي گردد. ميزاني که به مصرف مردم شهر و استان اصفهان نمي رسد، بلکه منافع آن نصيب کل کشور گرديده است.
به اين رقم اضافه گردد آب رساني به ساير شهرها نظير يزد، ميبد، اردکان، تفت، عقداً و در صورت تکميل تونل سوم کوهرنگ، استان کرمان. ميزان اين مصرف در حال حاضر کمتر از 100 ميليون مترمکعب در سال است که در آينده ي نزديک، معادل ورودي آب تونل سوم کوهرنگ يعني 250 ميليون مترمکعب در سال خواهد شد. اين ميزان نيز به رقم 450 ميليون مترمکعب قبلي اضافه مي گردد.

نیازها

سال 1381

سال 1390

سال 1400

نیاز شرب

301

492

582

نیاز صنعت

145

294

394

کشاورزی

4984

5550

5550

تبخیر از سطح دریاچه و رودخانه

--

50

50

محیط زیست

70

70

70

نفوذ

--

88

88

مصرف کل

5500

6545

6735

نتيجه: از 7/1 ميليارد مترمکعب آب ورودي از استان چهارمحال و بختياري در سال 1390، سهم اختصاصي مردم استان اصفهان يک ميليارد مترمکعب است.
نکته ي قابل توجه: آمار ارائه شده مربوط به شرايط عادي است، ولي زمين در حال تغيير است. به گفته ي کارشناسان، طي 39 سال اخير سرچشمه هاي زاينده رود 22 سال  را با خشک سالي سپري کرده اند، يعني خشک سالي به پديده اي رايج تر از شرايط عادي تبديل گرديده است، و نکته ي مهم و البته تأسف بار اينکه هر گونه کاهش ورودي ناشي از خشک سالي يا عوامل ديگر، به طور مستقيم بر سهم ساکنان حوزه و بقاي تالاب گاوخوني اثر مي گذارد و تأثيري بر آب مصرفي بخش صنعت يا آب رساني ساير استان ها نخواهد گذاشت. به اين خبر توجه نماييد:
خبرگزاري جمهوري اسلامي ايرنا 88/3/9 : در سال آبي جاري، ميزان ورودي آب به درياچه ي سد زاينده رود به رقم 800 ميليون مترمکعب کاهش يافته است که در مجموع همين ميزان نيز براي خروجي آب است که فقط به تأمين آب شرب و صنعت اختصاص يافته است.

کشاورزان اصفهاني در آخر صف

کشاورزان اصفهاني صاحب حق آبه ي زاينده رود هستند و طبق قانون هيچ مجوزي حق آن ها را سلب نمي کند، ولي اين صاحبان حق، از رودخانه چه ميزان سهم مي برند؟
پيش بيني مي گردد که در سال 1390 از مجموع يک ميليارد مترمکعب آب اختصاصي مردم استان اصفهان، بيش از 350 ميليون مترمکعب به مصرف شرب خواهد رسيد، يعني تنها 650 ميليون مترمکعب به کشاورزي اختصاص خواهد يافت، و البته اين ميزان، مربوط به شرايط عادي است. سابقه ي چهل سال اخير نشان مي دهد که از هر 5 سال، 3 سال را با خشکسالي سرشاخه ها مواجه بوده ايم که در چنين شرايطي اولين بخشي که از آب محروم مي گردد، بخش کشاورزي است. تجربه ي سال آبي سال 87 نشان مي دهد که سهم دريافتي کشاورزان تاکنون کمتر از 100 ميليون مترمکعب بوده که در کنار افت شديد آب هاي زيرزميني، موجب کاهش شديد سطح اراضي کشاورزي و بيکاري ده ها هزار نفر از زحمتکش ترين اقشار جامعه گرديده است.
در اين شرايط سخت، سهم خواهي مسئولان استان بالادست حوزه، شرايطي را به وجود آورده که ادامه ي حيات شهر و ديار اصفهان را با مشکل جدي روبرو ساخته است و بيم آن مي رود که فاجعه اي در سطح ملي به وقوع بپيوندد. براساس آمار رسمي مسؤولان استان چهارمحال و بختياري، در حال حاضر مجوز برداشت 150 ميليون مترمکعب از آب زاينده رود در اين استان صادر شده که با اين حساب سهم دريافتي کشاورزان استان اصفهان به کمتر از 500 ميليون مترمکعب رسيده است و البته برکسي پوشيده نيست که ميزان واقعي برداشت آب در بالادست بسيار بيشتر از اين ميزان است.

مردم بالادست چه صفايي دارند

در سال هاي اخير زمزمه هايي از مسؤولان استان چهارمحال وبختياري به گوش مي رسيد که اين استان از بي آبي رنج مي برد و مسؤوليت اين مشکل را نيز به گردن استان اصفهان مي انداختند. نمايندگان اين استان همواره برنامه ريزي درازمدت خود را برگرداندن اين حق مسلم مردم چهارمحال و بختياري به آن ها و برداشت از آب رودخانه ي زاينده رود جهت جبران کم آبي استان اعلام مي نمودند. در پي آن طي سه مرحله، مرزهاي بين دو استان اصفهان و چهارمحال و بختياري با تحريک مسئوولان آن استان تغيير نمود و هدف اين تغيير نيز نزديک شدن به منابع آب موجود در سد و رودخانه ي زاينده رود بود. پيگيري اين مسؤولان و نمايندگان تا آن جا ادامه يافت که در بازديدهاي هيأت دولت از اين استان، مهم ترين مشکل مردم استان، آب اعلام گرديد و ماحصل آن، اين تصميمات بود:
ايران زمين – شنبه 6 اسفند 1384: رئيس جمهوري در جمع منتخبان استان چهارمحال و بختياري: من خودم را مدير آب استان چهارمحال و بختياري مي دانم. استان دار پي گيري کند. نبايد زمين بدون آب در استان باقي بماند. روزنامه صبح صادق 1387: دستاوردهاي دومين سفر هيأت دولت به چهارمحال و بختياري تشريح شد، رئيس جمهور انتقال آب زاينده رود تا بروجن و شهرها و روستاهاي بين راهي و .... را از ديگر مصوبات دهمين سفر استاني دولت برشمرد و گفت: در اين جلسه دولت با حذف محدوديت سقف نياز آبي استان چهارمحال و بختياري موافقت کرد تا هيچ طرح کشاورزي و پرورش ماهيان آبزي در اين استان با مشکل محدوديت برداشت آب مواجه نشود. نمايندگان مجلس و مديران استان همواره در سخنان خود بر لزوم برداشت آب از رودخانه ي زاينده رود و رعايت عدالت در اين امر تأکيد نموده اند، به نحوي که پي گيري هاي مداوم ايشان منجر به اتخاذ تصميماتي در هيأت دولت گرديد. براساس بخشنامه ي سال 1384 کليه ي شرکت هاي آب منطقه اي به استاني تبديل شدند تا بتوانند بر اساس بندهاي 10 و 11 اين بخشنامه به امور اجرا و بهره برداري استان بپردازند. بدين ترتيب مسئوولان آب استان چهارمحال و بختياري به بازنگري بعضي از طرح هاي مديريتي آب در حوضه ي زاينده رود اقدام نمودند. اين امر موجب گرديد تا مدير آب منطقه اي استان چهارمحال و بختياري به کرات با تأکيد بر استقلال مديريت آب در اين استان، برنامه هاي ملي گذشته را قابل تجديدنظر بداند.
اين اقدامات محدود به رودخانه و سد زاينده رود نشد و در حال حاضر بحث بر سر مالکيت تونل هاي کوهرنگ است:
ايبنا، آژانس خبري بختياري – 14 مرداد 1388: رئيس مرکز تحقيقات منابع آب چهارمحال و بختياري گفت: مديريت آب منطقه اي استان اصفهان بر تونل هاي انتقال آب اول، دوم و سوم کوهرنگ غيرقانوني است. حسين صمدي اظهار داشت: در حالي مديريت اين تونل ها همچنان در اختيار آب منطقه اي اصفهان است که اين تونل ها در محدوده ي چهارمحال و بختياري قرار دارند و بر اساس قانون بايد مديريت آنان به اين استان واگذار شود. رييس مرکز تحقيقات منابع آب چهارمحال و بختياري افزود: براي حفظ منابع آب زيرزميني لازم است که به طور کلي در استان چهارمحال و بختياري برداشت آب زيرزميني کاهش پيدا کند، و با مهار و کنترل، منابع آب سطحي به عنوان منابع جايگزين در اين استان استفاده شود.
اين اقدامات موجب گرديد که از 2 سال قبل، شرکت آب استان چهارمحال و بختياري اقدام به واگذاري بي قيد و شرط آب زاينده رود به متقاضيان نمايد. اين اجازه ي برداشت موجب نصب حدود 350 پمپ بزرگ (عمدتاً از نوع پمپ هاي 8 اينچي) که هر يک توان برداشت حدود 60 ليتر در ثانيه آب را از رودخانه دارند گرديده است. اين آب به ارتفاعات بعضاً صخره اي و بسيار نامناسب جهت هرگونه فعاليت کشاورزي پمپ شده و جهت احداث باغ مورد استفاده قرار مي گيرد. تخمين زده مي شود ميزان اين برداشت معادل نصف آب دهي کنوني سد زاينده رود (حدود 30 مترمکعب ثانيه) باشد. البته هيچ کس آمار دقيقي از اين برداشت که بعضاً نيز غيرقانوني است ندارد، زيرا به نفع هيچ يک از دستگاه هاي دست اندرکار اين مسأله نيست، ليکن اطلاعاتي هرچند کلي به دست مي آيد که از آن جمله است:
ابتکار – روزنامه ي صبح ايران –87/9/24: رئيس سازمان جهاد کشاورزي استان چهارمحال و بختياري گفت: با تفويض اختيار برداشت آب به استان و توسعه ي باغات در سطح 50 هزار هکتار از اراضي، گام مهمي در تحقق توسعه ي پايدار کشاورزي، ايجاد اشتغال، فقرزدايي و افزايش کارايي اين بخش برداشته شده است.

منابع آب استان

حجم تخلیه (میلیون متر مکعب)

دبی (متر مکعب در ثانیه)

آب های
سطحی

رودخانه بهشت آباد

588

6/18

رودخانه کوهرنگ

1477

8/46

رودخانه ونک

440

77/22

رودخانه کارون

2144

94

رودخانه بازفت

3194

68

رودخانه زاینده رود

800

4/25

رودخانه دز

740

23

جمع آب های سطحی

9383

57/298

آب های زیرزمینی

قنوات

196

2/6

چاه ها

487

4/15

جمع قنوات و چاه ها

683

6/21

ايبنا، آژانس خبري بختياري – 14 مرداد 1388: رئيس مرکز تحقيقات منابع آب چهارمحال و بختياري گفت: سالانه حدود 100 ميليون مترمکعب آب در چهارمحال و بختياري برداشت مي شود، اما با اختصاص هايي که در سه يا چهار سال اخير صورت گرفته، اين رقم به 150 ميليون مترمکعب رسيده است.
تب برداشت هرچه بيشتر از آب درياچه و رودخانه ي زاينده رود موجب گرديد تا استانداري استان چهارمحال و بختياري اقدام به ارائه طرح احداث شهرک ويلايي شيدا در حاشيه ي سد نمايند که به برداشت بيشتر آب از اين درياچه منجر خواهد گرديد:
سايت خبري ايران توريسم – 14 آبان 1385: استاندار چهارمحال و بختياري اجراي طرح گردشگري " شهرک شيدا " در حاشيه ي سد زاينده رود در 40 کيلومتري شمال شهرکرد را باعث رونق گردشگري و اقتصادي اين استان دانست. وي پيشرفت مطالعاتي اين طرح را 40 درصد اعلام کرد و افزود: با اتمام يافتن مطالعات تا سه ماه آينده، عمليات احداث اين شهرک آغاز خواهد شد. وي وسعت اين شهرک را بالغ بر دو هزار و پنجاه هکتار اعلام کرد و افزود: ايجاد يک هزار و هشتصد واحد ويلايي با وسعت هر پلاک 700 تا 2000 هزار مترمربع، مجموعه هاي گردشگري و احداث باغ در منطقه از مهم ترين طرح هايي است که با همکاري بخش خصوصي در اين شهرک ايجاد خواهد شد.
لازم به ذکر است اين شهرک در حاشيه ي جنوبي سد زاينده رود در حال احداث است و به بهانه ي احداث اين شهرک تعرضاتي نيز به ايستگاه تحقيقات آبخيزداري مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي استان اصفهان شده که اثرات جبران ناپذيري بر عرصه هاي تحقيقاتي و ذخاير ژنتيکي موجود در اين دستگاه وارد آورده است.
نمي توان از نظر دور داشت که اين طرح به دليل حساسيت هاي ايجاد شده در مردم و نمايندگان استان چهارمحال و بختياري ناشي از تصميمات غلط مديران استان اصفهان در دو دهه ي گذشته و ايجاد دهکده ي تفريحي چادگان بوده است. همه ي اين اقدامات چه در استان اصفهان و چه چهارمحال و بختياري به دليل برداشت ذخيره ي ارزشمند آب سد و آلودگي ناشي از پساب اين مجتمع ها، خطر جدي براي بهره برداران حقيقي اين آب در پايين دست ايجاد مي نمايد.

همسايه ي پر آب استان اصفهان از تشنگي رنج مي برد؟

استان چهارمحال و بختياري يکي از منابع عمده تأمين آب کشور است، به نحوي که در حدود 10 درصد آب سطحي کشور را تأمين مي نمايد. جدول 2 منابع آب اين استان را به تفکيک نشان مي دهد.
همان گونه که ملاحظه مي گردد، به طور متوسط حدود9/4 ميليارد مترمکعب آب سطحي در اين استان توليد مي گردد. از اين ميزان 800 ميليون مترمکعب طي جريان طبيعي وارد رودخانه ي زاينده رود مي شود. با احداث تونل هاي اول و دوم کوهرنگ و چشمه لنگان در مجموع به ميزان 710 ميليون مترمکعب از رودخانه ي کوهرنگ و سرشاخه هاي دز به زاينده رود منتقل گرديد و پيش بيني مي گردد با احداث تونل سوم کوهرنگ 250 ميليون مترمکعب ديگر نيز به اين ميزان اضافه گردد. با اين اقدامات آب ورودي از استان چهارمحال و بختياري به استان اصفهان به حدود 1/7 ميليارد مترمکعب مي رسد که حدود 18 درصد از آب هاي سطحي اين استان را شامل مي گردد. مابقي اين جريانات سطحي يعني حدود 7/7 ميليارد مترمکعب (82 درصد) يا در همان استان مصرف مي شود و يا به رودخانه هاي استان خوزستان وارد مي شود و پس از استفاده در کشاورزي، صنعت و شرب آن استان وارد خليج فارس مي گردد.
هيچ مدرکي وجود ندارد که نشان دهد مردم ساکن در سرشاخه اي زاينده رود در طول تاريخ نسبت به قاعده و سنت تقسيم آب اين رودخانه ادعايي داشته باشند. اين امر ناشي از طبيعت اين منطقه است. استان چهارمحال و بختياري در حدود 1/6 ميليون هکتار وسعت دارد که از اين ميزان بيش از 80 درصد را مناطق کوهستاني تشکيل مي دهد. چنانچه شيب را عامل اصلي تعيين شايستگي يک زمين براي کشاورزي بدانيم، با احتساب اراضي تحت تأثير آب و تأسيسات و مراتع، به سختي مي توان 200 هکتار زمين قابل کشت در اين استان تفکيک نمود. بخش وسيعي از اين اراضي با توجه به متوسط بارندگي زياد، به کشت ديم اختصاص دارد، و مابقي اين اراضي چنانچه راندمان آبياري مناسب باشد نياز به آبي کمتر از يک ميليارد مترمکعب دارد. اين نياز اکثراً از منابع آب زيرزميني تأمين گردد، در يک شرايط ايده آل که البته دست نيافتني است، نيم ميليارد مترمکعب آب سطحي را به مصرف مي رساند. به اين ميزان اضافه مي کنيم آب مورد نياز براي شرب و صنعت را که با توجه به جمعيت ساکن در اين استان، به سختي به 200 ميليون مترمکعب مي رسد. سؤالي که در اين جا پيش مي آيد اين است که آيا تمام اين آب بايد از زاينده رود تأمين گردد؟

آيا همه ي آب هاي کشور به زاينده رود مي ريزد؟

آمارها نشان مي دهد که مجموع آب سطحي ورودي به استان خوزستان در سال چيزي حدود 34 ميليارد مترمکعب است که از اين ميزان تنها 910 ميليون يعني کمتر از 3 درصد آن به سمت دشت هاي داخلي منحرف مي گردد. نمي توان منکر تأثيرات موضعي اين ميزان آب در آب دهي رودخانه ي کارون شد. ولي آيا با مديريت صحيح بهره برداري از آب هاي جاري موجود در اين استان نمي توان مشکل شوري و کم آبي شهرهاي خوزستان را برطرف نمود؟ آيا کسي توجهي به اثرات طرح هاي کشاورزي و صنعتي نظير نيشکر هفت تپه بر منابع آب اين رودخانه ها دارد؟
همچنين همان طور که قبلاً ذکر گرديد، از مجموع حدود 10 ميليارد مترمکعب آب توليدي در استان چهارمحال و بختياري تنها يک ميليارد مترمکعب به مصرف مردم استان اصفهان مي رسد. پس چرا همه ي فريادها بر سر مردم اصفهان بلند است؟

آيا اين بحران خودساخته را چاره اي هست؟

رودخانه ي زاينده رود بي هيچ مشکلي با ورودي طبيعي خود احتياجات ساکنان حوزه را برآورده مي نموده است، ليکن تحميل مصارف اضافه و ايجاد تقاضاهاي جديد با صدور انواع مجوزهاي برداشت کشاورزي، صنعت و شرب موجب کاهش سهم حق آبه داران سنتي از اين رودخانه گرديده است. اين تقاضاها اکنون بايد پاسخ داده شود. اکنون مردم چهارمحال و بختياري، يزد، کاشان و کرمان از اين آب سهم مي خواهند. اين سهم خواهي در حال تبديل شدن به يک بحران ملي و سياسي است و چنانچه مسئولان، خودکرده را تدبير نکنند، زبانه هاي آن دامن گير همگان خواهد شد.
بسياري از کارشناسان با انتقال بين حوزه اي آب مخالف اند، ليکن در شرايطي مانند آنچه در آن قرار داريم چاره اي جز اين نيست. گزينه ي انتقال آب بهشت آباد مي تواند راهگشا باشد، و البته با توجه به اين واقعيت اساسي که از اين پس هيچ انتظار جديدي ايجاد نگردد. مسئولان بايد بدانند که هر اکوسيستمي داراي ظرفيت مشخصي است و چنانچه بيش از ظرفيت به آن تحميل گردد، شرايط از حالت تعادل خارج خواهد شد. عاملي که در گذشته موجب نابودي بسياري از تمدن ها مانند بابل، ايندوس و مايا گرديده و اثرات آن را در جوامع کنوني در جمعيت هاي چند ده ميليوني شهرهاي بمبئي، ريودوژانيرو و چنين جمعيت هايي را ندارد، پس بايد از اکنون به فکر جبران اشتباهات بود و توسعه را در تعادل ديد.

پي نوشت

1-دانشجوي دوره ي دکتراي تخصصي منابع طبيعي دانشگاه تهران، عضو هيأت علمي مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي استان اصفهان.

منبع:ماهنامه فني – تخصصي دانش نما 175 - 174